۵ سالگی کابوس کرونا و تداوم کم کاری در انعکاس غم ها و حماسه ها

۵ سالگی کابوس کرونا و تداوم کم‌کاری در انعکاس غم‌ها و حماسه‌ها

روایت غم انگیز قربانیان کرونا و البته تلاش اقشار مختلف مردم برای کاهش آلام این مصیبت باید با زبان هنر در تاریخ ثبت شود.

گروه فرهنگ و جامعه خبرگزاری فیچینو سمیه زمانی ـ* این روز ها مصادف است با پنجمین سالگرد اعلام رسمی شیوع کرونا در ایران؛ اتفاقی که چهارشنبه ۳۰ بهمن ۱۳۹۸ و در شرایطی که هنوز تنور انتخابات یازدهمین دوره مجلس گرم بود رخ داد  تا عملاً هفته اول اسفند ماه آن سال ایران همچون سایر نقاط جهان چهره ای متفاوت از پیش به خود  بگیرد.

آری در چنین روزهایی که با شور و شوق مردم برای رسیدن نوروز ورونق بازار عید شناخته می شودصدای پای کرونا محکم و رسا به گوش رسید و ناقوس مرگ نواخته شد؛ ویروسی چینی که همه گیر شد و به جان بشر ریخت و بشر گریزپایی که گمان می کرد دنیا را به تسخیر خود درآورده در مقابل این ویروس به زانو در آمد تا سرنوشت های تلخی رقم بخورد و آمار کشتگان هر روزه نشانی از کام های ناکام مانده و جوانی و آشیان های بر باد رفته باشد.

 

 در این میان اما چه زندگی ها که از مرگ عزیزان دگرگون شد؛ چه جان های عزیزی که از فرش به عرش رسیدند و چه عرش نشینانی که رکورد کرونا به فرش کشیدشان.

***

می گوید اول پدرم گرفت؛ قبل از دی ماه دکتر ها می گفتند سرماخوردگی است حتی وقتی اعلام رسمی کردند کرونا آمده نمی دانم چرا باز هم نمی پذیرفتند بیماری پدر کرونا است. در نهایت روز ۱۰ اسفند آنقدر حال پدر بد شد که به اورژانس زنگ زدیم آمدند پدر را بردند و من هم همراهش رفتم.

رفتن پدر همانا و ترس از اینکه نکند مادر مبتلا شده باشد یا خواهر و برادر دیگر همانا. رفتن پدر همانا و برنگشتنش همانا. در غربت و انزوای بیمارستان رفت. ما را راه نمی دادند که پرستارش باشیم. خب اول ماجرا بود و ترس همه را گرفته بود. در نهایت پدرم تمام کرد و شد جزو قربانیان روز ۲۱ اسفند.

۵سالگی کابوس کرونا و تداوم کم کاری در انعکاس غم ها و حماسه ها

به اینجا که می رسد شروع می شود قصه سوگ های ناتمام و قربانیان غریب کرونایی.

رفتگانی که در آن روز ها هیچ یک از مراسم کفن و دفن جز در خاک کردن آن هم با آهک با آدم هایی پوشیده در پوششی غریب با ماسک هایی بر صورت که نزدیکان باید دورترک تر می ایستادند از مزار که ویروس سمی بود وکشنده… که دیدار آخر می شد حسرت همیشگی شان.

زهرا زنی شصت و اندی ساله است می گوید شوهرم جواد که گرفتار بیماری ریوی بود همان سال روز پدر یعنی اوایل اسفند از باغ مان در چالوس به تهران آمد بچه ها می خواستند سرسلامتی به پدر بدهند. آمدن پدر شد اول بدبختی کرونایی. جواد و یکی از پسرانم به کرونا مبتلا شدند.

۵سالگی کابوس کرونا و تداوم کم کاری در انعکاس غم ها و حماسه ها

هر دو به بیمارستان رفتند پسر در «آی سی یو» بود که پدر رفت پسر به خانه برگشت به این خیال که پدر هست اما نبود و مدتی بود در بهشت زهرا آرام گرفته بود.

پای قصه سارا می نشینی. عروسی داشتند عروسی خودش بود که کرونا مهمان ناخوانده شد. عروسی به هم خورد. مادر با سرفه هایی جانکاه و نفسی فرومانده در گلو به بیمارستان رفت تا احوال دو دخترش پریشان شود. از خورد و خوراک افتادند. پشت در بیمارستان از هر فرصتی برای دیدار مادر استفاده کردند اما روزی که ورودشان را به بیمارستان سهل کردند فهمیدند مادر مرده از بس که جان ندارد…

می گوید همه بیمارستان را به هم ریخته است داد زده است شیشه شکسته است که دروغ می گویید مادرم را پس بدهید اما مادر در بهشت معصومه همچنان خواب است و سارا دیگر مادر ندارد…

۵سالگی کابوس کرونا و تداوم کم کاری در انعکاس غم ها و حماسه ها

روایت خانواده های قربانیان کرونا و سوگ ناتمام شان که گاه روان آنان را پریشان کرد و به افسردگی سخت دچارشان کرد؛ شنیده نشده است. از آمدن کرونا ۵ سال می گذرد اما این روایت های ناتمام نه جایی نوشته شدند نه کسی ثبت شان کرد.

 در این چند سال جز معدود آثار تصویری که  در حوزه «مستند» ساخته شد اغلب فیلم ها وسریال ها در حاشیه به کرونا پرداختند. تقریبا هیچ فیلم یا سریال پربیننده ای «کرونا» و قربانیان آن را جان مایه خود قرار نداده و ترانه ماندگاری هم برای این قربانیان مظلوم و داغ دل خانواده های شان ساخته نشد و سوگ در انزوا و غربت آنها جز در عکس های خبرگزاری ها در همان روز ها جایی مطرح نگردید.

روایت غم انگیز قربانیان کرونا و البته تلاش اقشار مختلف مردم برای کاهش آلام این مصیبت می تواند جای در پای داستان های «هزار و یک شب» بگذارد. روایتی از ثانیه های بی کسی انسان در عصر جدید که همچون کابوسی تلخ بر سر دنیا آوار شد.  این مقطع از تاریخ گویی آنقدر تلخی داشته که کسی نخواهد یادش بیاید روز ها و سوزهایش را. اما باید روایت آن صدا ها آن نگاه های خفته در خاک و تجربه زیسته در سوگ قربانیان کرونا با زبان هنر و قلم در تاریخ ثبت شود.

* کارشناس حوزه رسانه

آیا شما به دنبال کسب اطلاعات بیشتر در مورد "۵ سالگی کابوس کرونا و تداوم کم کاری در انعکاس غم ها و حماسه ها" هستید؟ با کلیک بر روی ورزشی، اگر به دنبال مطالب جالب و آموزنده هستید، ممکن است در این موضوع، مطالب مفید دیگری هم وجود داشته باشد. برای کشف آن ها، به دنبال دسته بندی های مرتبط بگردید. همچنین، ممکن است در این دسته بندی، سریال ها، فیلم ها، کتاب ها و مقالات مفیدی نیز برای شما قرار داشته باشند. بنابراین، همین حالا برای کشف دنیای جذاب و گسترده ی محتواهای مرتبط با "۵ سالگی کابوس کرونا و تداوم کم کاری در انعکاس غم ها و حماسه ها"، کلیک کنید.

نوشته های مشابه