لطفاً این کتاب را بخوانید!

لطفاً این کتاب را بخوانید!

برای امام خمینی «کارآمدی» اصالت دارد نه رفاقت، به همین دلیل به روسای جمهور توصیه می کرد «اگر چنانچه انسان دنبال این باشد که حالایی که من رییس دولت هستم، بروم دنبال رفقایی که همراه من هستند، کارآمد باشند یا نباشند، به این کار نداشته باشد. بداند که این کار، کار شیطانی است»

به گزارش فیچینو، تقی دژاکام در یادداشتی در روزنامه جوان نوشت: شاید توصیه به رعایت اخلاق، رعایت انصاف، رعایت ادب و مواردی از این دست به این شش نامزد بزرگواری که دیروز از سوی مراجع رسمی تایید صلاحیتشان اعلام شد، دیگر خیلی تکراری باشد. اما من می خواهم به جای این توصیه های مهم، اما تکراری، یک توصیه جدید به هر شش نامزد محترم انتخابات و البته به هواداران و طرفداران آن ها کنم و آن هم اینکه آن ها را به مطالعه یک کتاب فرا بخوانم. 

بله، شاید کمی خنده دار باشد که در این وانفسای شلوغی تبلیغات که هر ثانیه اش برای نامزدهای ششگانه از طلا هم باارزش تر است آن ها را به کتابخوانی دعوت کنیم، اما یکی از مهم ترین راه هایی که موجب می شود این عزیزان هم به مسیری که باید طی کنند و هم به مقصدی که باید به آن برسند، توجه داشته باشند، مطالعه و غور در همین کتابی است که قصد معرفی آن را دارم؛ کتابی که همه این آقایان اسم آن را شنیده اند و چه بسا صفحاتی از آن را خوانده اند و اگر نخوانده اند با مضامین آن در طی این چهارپنج دهه آشنایند و شاید بعضی از سطور آن را هم در این مدت در سخنرانی ها و صحبت هایشان روخوانی کرده باشند، اما الان آن ها را فراموش کرده اند و لازم است کسی آن مضامین را به یادشان بیاورد یا خودشان دست به کار بازخوانی آن شوند. 

این کتاب، مانیفست یک انسان مسیول مسلمان در دنیای امروز است که مطالب آن بر اساس نوشته ها و سخنان انسان مسلمانی است که به دین و سیاست نگاه جامع الاطراف، و نه یک سویه، داشته و از افراط و تفریط دور بوده و از کسانی که نگاه متحجرانه به دین و سیاست داشته اند یا برعکس کاملاً لیبرالی و بی چارچوب به این مقولات می نگریسته اند، در تمام طول زندگی پربارش ابراز برایت کرده است. 

این شخص «امام خمینی» و کتاب مورد نظر هم «صحیفه امام» است که سطرسطر آن برآمده از نگاه مکتبی عمیق امام به جامعه و سیاست و کنش سیاسی و مراقبات مربوط به آنهاست. 

شاید در این روزهای کوتاه پیش رو نتوان تمام 22 جلد این کتاب گرانسنگ را ورق زد و به نظرم لازم هم نیست که همه این مجلدات ارزشمند در این مدت خوانده شود، اما توصیه اکید می کنم عزیزان فوق الذکر و البته همه ما که به نوعی هوادار یکی از این شش نفریم، حداقل جلد 22 آن را مطالعه کنیم؛ یعنی همان توصیه های مهمی که امام در اواخر عمر شریفش داشته که عصاره حدود یک قرن فعالیت عمیق دینی و سیاسی اش در آن ارایه شده است. 

در صحیفه است که امام رسماً اعلام می کند «اعتراف می کنم که بعض تصمیمات اول انقلاب در سپردن پست ها و امور مهمه کشور به گروهی که عقیده خالص و واقعی به اسلام ناب محمدی نداشته اند، اشتباهی بوده است که تلخی آثار آن به راحتی از میان نمی رود» و «ما هنوز هم چوب اعتمادهای فراوان خود را به گروه ها و لیبرال ها می خوریم» یا «نباید تحت تاثیر ترحم های بیجا و بی مورد نسبت به دشمنان خدا و مخالفین و متخلفین نظام، به گونه ای تبلیغ کنیم که احکام خدا و حدود الهی زیر سوال بروند». امام نسبت به مسیولانی که اشرافی زندگی می کنند به شدت هشدار می دهد و روی کار آمدن چنین افرادی را موجب این می داند که با مردم رفتار متکبرانه داشته باشد و در مقابل قدرت های خارجی ذلیل و خاضع باشد. امامی که بارها از دانشجویان می خواست در سیاست دخالت کنند حتی اگر اشتباه کنند، صریحاً به آقای منتظری که بارها او را پاره تن خود نامیده بود، با تندی می گوید: «از آنجا که ساده لوح هستید و سریعاً تحریک می شوید، در هیچ کار سیاسی دخالت نکنید». امام نمونه این ساده لوحی را هم ذکر می کند که برای امروز همه ما هم درس آموز و مایه عبرت است: «در مسیله مهدی هاشمی قاتل، شما او را از همه متدینین متدین تر می دانستید و با اینکه برایتان ثابت شده بود که او قاتل است مرتب پیغام می دادید که او را نکشید.»

امام حرکت کردن و اقدام را موجب شایعه سازی دشمنان و بدخواهان می داند و در نامه ای می نویسد: «گاهی می بینم از تهمت های ناروا و شایعه پراکنی های دروغین اظهار ناراحتی و نگرانی می کنی. اولاً باید بگویم تا زنده هستی و حرکت می کنی و تو را منشا تاثیری بدانند انتقاد و تهمت و شایعه سازی علیه تو، اجتناب ناپذیر است، عقده ها زیاد و توقعات روزافزون و حسادت ها فراوان است. آن کس که فعالیت دارد گرچه صددرصد برای خدا باشد از گزند بدخواهان نمی تواند به دور باشد».

همین امام البته بارها و بارها از خطر متحجرین و انجمن حجتیه و خشک مقدس ها و کسانی که کاری به کار سیاست ندارند به شدت انتقاد کرده و به عنوان نمونه گفته است: «اینجانب کراراً گفته ام که روحانی نمای غیرمهذب و در غیر خط اسلام، از ساواکی برای اسلام و جمهوری اسلامی خطرناک تر است». یا «شما می دانید که مرحوم شیخ فضل الله نوری را کی محاکمه کرد؟ یک معمم، یک ملای زنجانی [شیخ ابراهیم زنجانی]محاکمه و حکم قتل را او صادر کرد؛ وقتی معمم و ملا مهذب نباشد، فسادش از همه کس بیشتر است. در بعض روایات هست که در جهنم، بعضی ها – اهل جهنم – از تعفن بعض روحانیین در عذاب هستند، و دنیا هم از تعفن بعضی از این ها در عذاب است».

برای امام خمینی «کارآمدی» اصالت دارد نه رفاقت، به همین دلیل به روسای جمهور توصیه می کرد «اگر چنانچه انسان دنبال این باشد که حالایی که من رییس دولت هستم، بروم دنبال رفقایی که همراه من هستند، کارآمد باشند یا نباشند، به این کار نداشته باشد. بداند که این کار، کار شیطانی است»؛ و توصیه دیگر اینکه واردات کالاهای مصرفی ممنوع شود: «بر دولت ها و دست اندرکاران است چه در نسل حاضر و چه در نسل های آینده که از متخصصین خود قدردانی کنند و آنان را با کمک های مادی و معنوی تشویق به کار نمایند و از ورود کالاهای مصرف ساز و خانه برانداز جلوگیری نمایند» و نیز هشدار می دهد: «باید هوشیار و بیدار و مراقب باشید که سیاست بازان پیوسته به غرب و شرق با وسوسه های شیطانی شما را به سوی این چپاولگران بین المللی نکشند».

امام بارها تذکر داد که رقابت های انتخاباتی، رفاقت های بین نیروها را خدشه دار نکند: «طرفداران هر دو گروه باید بدانند که همه این امور اعتباری و زودگذر است و همه در محضر حق هستیم و آنچه در صحیفه کردار ما ماندنی است اعمال و رفتار ما و آنچه موجب سعادت و جاودانگی ما می شود، صفای معنویت و ثمرات خلوص بندگی است، و ما هم نباید خلوص عمل و جامعه اسلامی خودمان را به زنگار کدورت ها و اختلافات آلوده کنیم و رقابت های گذشته انتخاباتی هم هرگز نباید موجبات تفرقه و جدایی را فراهم نماید».

همچنین «من باز به همه این آقایانی که می خواهند نطق کنند و اعلامیه بدهند و نمی دانم نامه سرگشاده بفرستند و ازاین مزخرفات، به همه این ها اعلام می کنم که برگردید به اسلام، برگردید به قانون، برگردید به قرآن کریم، بهانه درست نکنید که اسباب این بشود که شما همه به انزوا کشیده بشوید. من به بسیاری از شما علاقه دارم و میل دارم که همه به قانون عمل کنند و همه در جای خود باشند و چنانچه این طور نباشد، مسیله طور دیگر خواهد شد» و در جای دیگر و صریح تر: «نمی شود از شما پذیرفت که ما قانون را قبول نداریم. غلط می کنی قانون را قبول نداری! قانون تو را قبول ندارد… هر کس از هرجا صبح بلند می شود بگوید من شورای نگهبان را قبول ندارم، من قانون اساسی را قبول ندارم، من مجلس را قبول ندارم، من رییس جمهور را قبول ندارم، من دولت را قبول ندارم. نه! همه باید مقید به این باشید که قانون را بپذیرید، ولو برخلاف رای شما باشد»؛ و در آخر هشداری جدی از امام: «باید به حسب واقع، به حسب انصاف، به حسب وجدان، این مردمی که شماها را روی کار آورده اند، این مردم زاغه نشین که شماها را روی مسند نشانده اند، ملاحظه آن ها را بکنید، و این جمهوری را تضعیفش نکنید! بترسید از آن روزی که مردم بفهمند در باطن ذات شما چیست، و یک انفجار حاصل بشود. از آن روز بترسید!»

پایان خبر فیچینو

آیا شما به دنبال کسب اطلاعات بیشتر در مورد "لطفاً این کتاب را بخوانید!" هستید؟ با کلیک بر روی عمومی، آیا به دنبال موضوعات مشابهی هستید؟ برای کشف محتواهای بیشتر، از منوی جستجو استفاده کنید. همچنین، ممکن است در این دسته بندی، سریال ها، فیلم ها، کتاب ها و مقالات مفیدی نیز برای شما قرار داشته باشند. بنابراین، همین حالا برای کشف دنیای جذاب و گسترده ی محتواهای مرتبط با "لطفاً این کتاب را بخوانید!"، کلیک کنید.

نوشته های مشابه