سریال صد (The 100): نقد و بررسی جامع | معرفی کامل

سریال صد (The 100): نقد و بررسی جامع | معرفی کامل

معرفی و نقد سریال صد

فکر می کنید سریال The 100 فقط یه درام تینیجری دیگه از شبکه CW بود؟ خب، باید بگم سخت در اشتباهید! این سریال با ژانر علمی-تخیلی، پساآخرالزمانی و درام بقا، خیلی زود از کلیشه ها فراتر رفت و با داستان پردازی عمیق، شخصیت های خاکستری و معضلات اخلاقی پیچیده، حسابی همه رو غافلگیر کرد. بیاید با هم ببینیم چرا این سریال، با تمام بالا و پایین هاش، هنوز هم ارزش دیدن داره.

تقریباً همه ما وقتی اسم شبکه CW میاد، یاد سریال های تین ایجری می افتیم که تهش همه چیز به رومانس و درام های دبیرستانی ختم میشه. همین پیش داوری باعث شده خیلیا حتی سراغ سریال The 100 هم نرن. اما صد نفر فرق داره، خیلی هم فرق داره! شاید شروعش یه کم ناجور به نظر بیاد، شاید اولش فکر کنید با یه هانگر گیمز یا دونده هزارتو طرفید، اما صبر کنید. این سریال یهو از یه جایی به بعد، چنان پیچیده و تاریک میشه که خودتون از انتخابتون تعجب می کنید. از سال ۲۰۱۴ تا ۲۰۲۰، این سریال تو ۷ فصل، یه داستان نفس گیر رو روایت کرد که توش تصمیم های اخلاقی سخت، بقا، خیانت و عشق حسابی با هم گره خورده بودن.

چرا باید به تماشای سریال The 100 بنشینیم؟

اگه تا حالا The 100 رو ندیدید و دارید به این فکر می کنید که آیا سریال The 100 ارزش دیدن دارد؟، جواب من یه بله بزرگ و قاطعانه است! دلیل اصلیش همون چیزیه که بالا گفتم: این سریال، برچسب شبکه CW رو به چالش می کشه. درسته، قهرمان هاش جوونن، عشق و عاشقی هم توی داستان هست، اما صد نفر خیلی زود مسیرش رو از بقیه سریال های تین ایجری جدا می کنه. خبری از درام های سطحی و کلیشه ای نیست؛ اینجا پای مرگ و زندگیه، پای تصمیماتیه که می تونه سرنوشت کل بشریت رو عوض کنه.

سریال خیلی هوشمندانه شروع میشه و پتانسیل یه داستان نوجوانان در برابر سیستم رو داره، اما تو هر فصل، لایه های جدیدی از داستان رو نشون میده که قبلا حتی فکرش رو هم نمی کردیم. از زمینِ پساآخرالزمانی گرفته تا سیاره های دیگه، از تقابل فرهنگ ها تا بحث های عمیق فلسفی، The 100 همیشه چیزی برای غافلگیر کردن بیننده داره. برای همین، حتی اگه از طرفدارهای پروپاقرص سوپرنچرال یا فلش نیستید، بازم یه فرصت به این سریال بدید. قول میدم پشیمون نمیشید.

وقتی به امتیازات و نظرات منتقدین و بینندگان نگاه می کنیم، می بینیم که نقد سریال The 100 اکثراً مثبت بوده. مثلاً در Rotten Tomatoes، میانگین رضایت از سریال ۹۳ درصد بوده که عدد فوق العاده ای به حساب میاد. حتی فصل هفتم که خیلی ها بهش انتقاد دارن، امتیاز ۱۰۰ درصدی رو تو این سایت ثبت کرده (البته با تعداد نقد کمتر). تو Metacritic هم از ۳۴ نقد، امتیاز ۶۴ از ۱۰۰ رو گرفته. این اعداد نشون میدن که با یه سریال معمولی طرف نیستیم. The 100 تونسته با داستان پردازی متفاوت و جدی، نظر خیلی ها رو به خودش جلب کنه و خودش رو از باقی سریال های هم شبکه ایش متمایز کنه.

ماجرای سریال صد چیست؟ (خلاصه داستان)

داستان سریال The 100 از جایی شروع میشه که تقریباً ۹۷ سال از یه جنگ هسته ای ویرانگر می گذره. این جنگ، کل زمین رو نابود کرده و دیگه هیچ موجود زنده ای روی کره خاکی نمونده. بازمانده های بشریت، راهی فضا شدن و توی یه ایستگاه فضایی بزرگ به اسم آرک (Ark) زندگی می کنن. آرک مجموعه ای از چندتا ایستگاه فضاییه که به هم وصل شدن و تا اینجای کار، تونسته نسل بشر رو نجات بده.

اما مشکل اینجاست که آرک برای همیشه نمیتونه جمعیت رو نگه داره. بعد از سه نسل که توی فضا متولد شدن، جمعیت از ظرفیت ایستگاه بیشتر شده و منابعی مثل اکسیژن و غذا رو به اتمامن. واسه همین، قوانین خیلی سختی گذاشتن؛ مثلاً هر خانواده فقط میتونه یه بچه داشته باشه و هر جرمی، مجازاتش مرگه. اما راه حل اصلی، فرستادن ۱۰۰ زندانی جوونه که قراره به زمین فرستاده بشن. این بچه ها به جای اینکه اعدام بشن یا از آرک به بیرون پرتاب بشن، شانس پیدا می کنن که به زمین برگردن و ببینن میشه دوباره اونجا زندگی کرد یا نه. اینجاست که سفر این صد نفر به زمین شروع میشه و ماجراهای نفس گیر و غافلگیرکننده سریال رقم می خوره. این بخش خلاصه داستان سریال صد واقعاً شروع یه سفر هیجان انگیزه.

نقاط قوت سریال The 100 که شما را میخکوب می کند

با تمام ایراداتی که ممکنه به The 100 وارد باشه، اما انصافاً این سریال پر از جذابیت ها و نقاط قوت هست که باعث میشه از دیدنش پشیمون نشید و تا آخر همراه ش بمونید. بیاید با هم یه نگاهی به این نکات مثبت نقاط قوت سریال صد بندازیم:

شوک و غافلگیری، ریتم تند داستان

یکی از چیزایی که تو The 100 حسابی اعصاب آدم رو قلقلک میده، همین غافلگیری ها و ریتم تند داستانه. واقعاً نمی تونید به هیچ شخصیتی دل ببندید، چون هر لحظه ممکنه بلایی سرش بیاد؛ از مرگ گرفته تا اتفاقات بدتر. یکی از کاربران تو شبکه های اجتماعی یه جمله باحال نوشته بود: مثل اینکه اگه نویسنده هر قسمت دو سه بار ما رو غافلگیر نکنه، شب خوابش نمی بره! و واقعاً همینه. این غافلگیری ها باعث میشن همیشه تو اوج هیجان باشید و نتونید از پای تلویزیون دل بکنید. این ریتم پرشتاب، سریال رو از افت و خسته کننده شدن نجات داده.

شخصیت پردازی های عمیق و تحول آفرین

شخصیت های The 100 واقعاً شاهکارن! از کلارک گریفین که از یه دختر ظاهراً ساده به یه رهبر قدرتمند و بی رحم تبدیل میشه، تا اوکتاویا بلیک که مسیر دیگه ای رو طی می کنه، هر کدوم از شخصیت ها تو طول سریال حسابی تحول پیدا می کنن. اونا مدام مجبورن تصمیمات سختی بگیرن که هیچ کدومشون آسون نیستن و گاهی اوقات، باید بد رو بین بد و بدتر انتخاب کنن. همین انتخاب ها باعث میشه شخصیت ها خاکستری بشن؛ نه کاملاً خوب و نه کاملاً بد. با هر تصمیمی که میگیرن، یه لایه جدید از وجودشون رو نشون میدن و شما هم باهاشون همراه میشید، حتی اگه با تصمیمشون مخالف باشید. بازی بازیگرها هم واقعاً خوبه و حسابی می تونن این تحولات رو به ما منتقل کنن.

دنیایی از لوکیشن های چشم نواز و جلوه های بصری

اگه اهل سریال علمی تخیلی The 100 هستید، قطعاً جلوه های بصری و لوکیشن های متنوع یکی از مهم ترین جذابیت هاست. The 100 تو این زمینه هم خوب عمل کرده. از صحنه هایی که تو فضای بین ستاره ها اتفاق میفته، تا بیابان های سوزان، جنگل های انبوه، پناهگاه های زیرزمینی و حتی سیاره های دیگه، همه اینها باعث میشه چشم هاتون حسابی مهمون باشن. این تنوع بصری کمک می کنه که هیچ وقت از محیط سریال خسته نشید و همیشه حس کنجکاوی برای دیدن دنیای جدید رو داشته باشید.

تم های فلسفی و اجتماعی عمیق

یکی از قشنگ ترین بخش های The 100، تم ها و ایده های عمیقی هست که تو داستانش مطرح می کنه. این سریال فقط یه اکشن ساده نیست، بلکه حسابی مغز آدم رو درگیر می کنه:

بقا در مقابل اخلاق

تصور کنید برای زنده موندن خودتون و عزیزانتون، مجبورید کارهایی بکنید که از نظر اخلاقی کاملاً اشتباهن. The 100 مدام این سوال رو مطرح می کنه که تا کجا حاضرید برای بقا پیش برید؟ آیا اصول اخلاقی تو شرایط بحرانی، جایی برای خودشون دارن یا هدف، وسیله رو توجیه می کنه؟ اینجاست که کاراکترها مدام با این کشمکش های درونی دست و پنجه نرم می کنن و ما هم باهاشون درگیر میشیم.

پیچیدگی های سیاست و جنگ

The 100 نشون میده که تو دنیای واقعی، دشمن مطلق وجود نداره. اونایی که امروز دشمنن، فردا ممکنه متحد بشن و برعکس. روابط بین گروه های مختلف مثل زمینی ها (Grounders)، مردمان کوهستان (Mountain Men) و مردمان آسمان (Sky People) حسابی پیچیده و پر از توطئه های سیاسیه. این سریال به خوبی نشون میده که چطور قدرت می تونه آدم ها رو تغییر بده و چطور مذاکرات دیپلماتیک، گاهی از هر جنگی سخت تره.

نقد دین و تعصب

یکی دیگه از تم های مهم سریال، نقد پرستش کورکورانه و تعصبه. The 100 نشون میده که چطور باورهای مذهبی، وقتی بدون فکر و منطق دنبال بشن، می تونن به ابزاری برای کنترل و حتی نابودی تبدیل بشن. شخصیت ها بارها با گروه هایی روبرو میشن که ایدئولوژی هاشون رو بالاتر از زندگی انسان ها می دونن و اینجاست که سریال به خوبی خطر تعصب رو نشون میده.

کاوش در ماهیت انسانی

این سریال به معنای واقعی کلمه، ماهیت انسانی رو زیر ذره بین میذاره. تو شرایط سخت، جنبه های تاریک و روشن انسان ها چطور خودشو نشون میده؟ آیا انسان ذاتاً خوبه یا بده؟ The 100 با نشون دادن فداکاری ها، خیانت ها، عشق ها و نفرت ها، ما رو وادار می کنه به این سوالات عمیق فکر کنیم.

هیچ کس خوب نیست و هیچ کس بد نیست. ما فقط برای بقا می جنگیم.

معایب و نقاط ضعف سریال صد

خب، همون طور که گفتم، هیچ سریالی بی عیب و نقص نیست و The 100 هم از این قاعده مستثنا نیست. با اینکه نقاط قوت زیادی داره، اما نقاط ضعف سریال صد هم کم نیستن که بعضی وقتا حسابی روی مخ آدم راه میرن.

پایان بندی؛ فصلی که انتظارات را برآورده نکرد (هشدار اسپویل)

سریال The 100 تا فصل های میانیش واقعاً عالی و پرقدرت پیش رفت، اما متاسفانه پایان سریال The 100 (فصل هفتم) اون قدر که انتظار می رفت، قوی نبود و خیلی از بیننده ها رو ناراضی گذاشت. داستان یهو از ریشه های علمی-تخیلی و بقا خارج شد و به سمت مفاهیم فلسفی و عرفانی مثل تعالی رفت که خیلی ها دوستش نداشتن. این تغییر مسیر ناگهانی باعث شد که فصل آخر، حس و حال همیشگی سریال رو نداشته باشه و یه جورایی با اون The 100 که می شناختیم، فاصله بگیره. خیلی ها حس می کنن پایان بندی عجولانه و بدون توضیح کافی بوده.

پلات هول ها و سکته های شخصیتی

یکی دیگه از ایرادات بزرگ سریال، همین سکته های شخصیتی و پلات هول های (plot holes) آزاردهنده است. بعضی وقتا، قوس شخصیتی کاراکترها یهو بدون هیچ دلیل منطقی، تغییر می کرد. مثلاً بلِیمی بلیک رو یادتونه؟ تو فصل های اول و دوم، حسابی پخته شده بود و فهمیده بود که جنگ و سیاست تو دنیای جدید پیچیده تر از این حرفاست که بشه دشمن مشخصی داشت. اما تو فصل سوم، یهو ورق برمی گرده و دوباره همون بلِیمی متعصب و متنفر از زمینی ها میشه که با پایک همراه میشه تا اونا رو قتل عام کنه! این جور تغییرات ناگهانی، واقعاً ناامیدکننده بود و به مخاطب حس می داد که نویسنده ها خودشون هم نمیدونن با کاراکترهاشون چی کار کنن.

البته پلات هول ها فقط به شخصیت ها ختم نمیشد. گاهی اوقات سؤالات بی پاسخ زیادی تو داستان می موند یا اتفاقاتی می افتاد که هیچ توضیح منطقی ای نداشت. مثلاً چطور آرک با اون همه جمعیت و منابع محدود تونست این همه سال تو فضا دوام بیاره؟ یا تکنولوژی های عجیب و غریب زمینی ها که یهو سر و کله شون پیدا میشد، چطور به وجود اومده بودن؟ این ها سؤالاتی بود که تو بحث های طرفداران حسابی مطرح میشد و متاسفانه جوابی هم براشون پیدا نمیشد.

بازیگران اصلی سریال The 100

بخش مهمی از جذابیت هر سریالی، به بازیگرانش برمی گرده. The 100 هم از این قاعده مستثنا نیست و بازیگرهاش، مخصوصاً نقش های اصلی، تونستن حسابی با شخصیت هاشون ارتباط برقرار کنن و اونا رو زنده کنن.

نام بازیگر نقش در سریال
الیزا تیلور کلارک گریفین
باب مورلی بلِیمی بلیک
ماری آوگروپوس اوکتاویا بلیک
لیندسی مورگان ریون ریس
ریچارد هارمون جان مورفی
تاسیا تلس اکو
هنری یان کوسیک مارکوس کین
پیج تورکو ابیگیل گریفین

شیمی بین بازیگران، مخصوصاً بین الیزا تیلور (کلارک) و باب مورلی (بلِیمی) یا حتی با آلیشیا دبنام-کری (لکسا)، خیلی قوی بود و این باعث میشد روابط بین شخصیت ها حسابی باورپذیر و جذاب از آب دربیاد. هر کدوم از این شخصیت های اصلی سریال The 100 تو داستان نقش مهمی ایفا می کردن و نبودشون، داستان رو ناقص می کرد.

بحث های داغ: فمینیسم و LGBT در سریال The 100

سریال The 100 از اون دست سریال هایی بود که حسابی بحث های داغی رو سر مسائل فمینیستی و LGBT راه انداخت. خیلی ها می گفتن سریال فمینیستیه، چون کلی شخصیت زن قدرتمند و رهبر مثل کلارک، لکسا، اوکتاویا و… توش داشت. راستش رو بخواید، این نقد تم های فمینیستی در The 100 یا LGBT در سریال The 100 تا حدی درسته، چون تعداد زنانی که تو نقش های کلیدی و رهبری ظاهر میشن، واقعاً زیاده و اونا نقش محوری ای تو پیشبرد داستان دارن.

از طرفی، روابط همجنسگرایانه هم تو سریال به چشم می خورد که باعث شد عده ای حسابی بهش واکنش نشون بدن. اما واقعاً هدف سریال ترویج این مسائل بود یا صرفاً بازتابی از تنوع جامعه و روابط انسانی؟ به نظر من، The 100 بیشتر قصد داشت نشون بده که تو یه دنیای پساآخرالزمانی که پای بقای انسانه، جنسیت یا گرایش جنسیتی دیگه اون قدر مهم نیست و همه برای زنده موندن تلاش می کنن. شخصیت های زن قوی، نشونه این بودن که هر کسی با هر جنسیتی می تونه رهبر باشه و تو تصمیمات سخت، نقش ایفا کنه. به جای اینکه به این مسائل از زاویه تعصب نگاه کنیم، بهتره سریال رو به عنوان یه اثر هنری ببینیم که سعی داره واقعیت های مختلف انسانی رو به تصویر بکشه، بدون اینکه بخواد چیزی رو به کسی تحمیل کنه.

The 100 در کنار بزرگان؛ مقایسه با سریال های مشابه

شاید The 100 تو نگاه اول یه ژانر سریال صد علمی-تخیلی عادی به نظر بیاد، اما وقتی عمیق تر بهش نگاه می کنیم، می بینیم که شباهت های جالبی با بعضی از سریال های بزرگ دیگه داره. بیاید یه مقایسه The 100 با سریال های مشابه داشته باشیم:

The 100 و Hunger Games: نوجوانی و بقا

خیلی ها The 100 رو با هانگر گیمز (Hunger Games) مقایسه می کنن، چون هر دو داستان درباره جووناییه که تو یه دنیای پساآخرالزمانی، باید برای بقا بجنگن و مقابل سیستم بایستن. اما The 100 خیلی زود از این کلیشه فراتر میره. در حالی که هانگر گیمز بیشتر رو محور یه رقابت متمرکزه، صد نفر وارد لایه های عمیق تری از سیاست، اخلاق و جنگ های بین قبایل میشه که هانگر گیمز هرگز به اون عمق نرسید.

The 100 و Lost: رازهای ناگفته و تلاش برای زنده ماندن

شروع The 100 به شدت یادآور سریال لاست (Lost) هست. یه گروه از آدم ها که تو یه جای مرموز (زمین بعد از فاجعه هسته ای) گیر افتادن و باید با هم کنار بیان تا زنده بمونن. کشف رازهای محیط، شکل گیری روابط بین شخصیت ها و تلاش برای ساختن یه جامعه جدید، تو هر دو سریال خیلی پررنگه. لاست روی رازآلود بودن محیط و شخصیت ها مانور بیشتری میداد، اما The 100 با ریتم تندتر و درگیری های فیزیکی بیشتر، یه تجربه متفاوت رو ارائه میده.

The 100 و The Walking Dead: انتخاب های اخلاقی در دنیای پساآخرالزمانی

وقتی صحبت از بقا تو دنیای پساآخرالزمانی میشه، مردگان متحرک (The Walking Dead) میاد تو ذهن. هر دو سریال، شخصیت ها رو تو موقعیت هایی قرار میدن که مجبورن تصمیمات اخلاقی وحشتناکی بگیرن تا زنده بمونن. مثل ریک گرایمز تو واکینگ دد، کلارک گریفین هم تو The 100 مجبور میشه کارهایی بکنه که ازش متنفره، اما برای نجات بقیه لازمه. تفاوت اصلی تو نوع تهدیدها و گسترده بودن دنیای The 100 هست که فراتر از زامبی ها میره و به سیاره های دیگه هم کشیده میشه.

The 100 و Game of Thrones: جایی که هیچ کس در امان نیست

یکی از ویژگی های مشترک The 100 با بازی تاج و تخت (Game of Thrones)، همین غیرقابل پیش بینی بودن سرنوشت شخصیت هاست. تو هر دو سریال، هیچ کاراکتری در امان نیست و هر لحظه ممکنه شخصیت های اصلی بمیرن یا سرنوشت ناخوشایندی پیدا کنن. این نکته باعث میشه همیشه تو اضطراب باشید و نتونید حدس بزنید که چی میشه. تصمیمات سخت و گاهی ظالمانه رهبرها هم از شباهت های دیگه این دو سریاله.

نتیجه گیری

اگه تا اینجا با من همراه بودید، پس حسابی با نقاط قوت و ضعف سریال The 100 آشنا شدید. این سریال با اینکه از شبکه CW پخش میشد و شاید خیلی ها پیش داوری بدی نسبت بهش داشتن، اما تونست خودش رو از کلیشه ها جدا کنه و به یه تجربه جذاب، عمیق و به یادماندنی تبدیل بشه. ریتم تند، غافلگیری های بی شمار، شخصیت های خاکستری و تم های فلسفی عمیق مثل بقا، اخلاق، سیاست و ماهیت انسانی، از مهم ترین نقاط قوتشن.

البته، همون طور که گفتم، The 100 بی عیب و نقص هم نبود. پایان بندی فصل هفتم خیلی ها رو ناراضی کرد و سکته های شخصیتی بعضی از کاراکترها و پلات هول ها هم گاهی اوقات آزاردهنده بود. بحث های فمینیستی و LGBT هم همیشه دور و بر سریال بوده، اما اینها بیشتر بازتابی از دنیایی بود که سریال به تصویر می کشید.

در نهایت، اگه دنبال یه نقد جامع و معرفی سریال صد هستید که فقط یه اکشن علمی-تخیلی نباشه و حسابی شما رو درگیر معضلات اخلاقی و فلسفی بکنه، The 100 بهترین انتخابه. اگه اهل هیجان، درام های پساآخرالزمانی و شخصیت هایی هستید که مدام در حال تحولن، حتماً این سریال رو به لیست تماشاتون اضافه کنید. حتی اگه یه کم هم به پلات هول های سریال The 100 حساسید، باز هم ارزش یه بار دیدن رو داره.

حالا نوبت شماست! آیا شما هم سریال The 100 رو دیدید؟ بهترین فصل سریال صد از نظر شما کدوم فصل بود؟ نظرتون درباره پایان بندی چیه؟ توی بخش کامنت ها منتظر شنیدن دیدگاه های شما هستم.

آیا شما به دنبال کسب اطلاعات بیشتر در مورد "سریال صد (The 100): نقد و بررسی جامع | معرفی کامل" هستید؟ با کلیک بر روی فیلم و سریال، ممکن است در این موضوع، مطالب مرتبط دیگری هم وجود داشته باشد. برای کشف آن ها، به دنبال دسته بندی های مرتبط بگردید. همچنین، ممکن است در این دسته بندی، سریال ها، فیلم ها، کتاب ها و مقالات مفیدی نیز برای شما قرار داشته باشند. بنابراین، همین حالا برای کشف دنیای جذاب و گسترده ی محتواهای مرتبط با "سریال صد (The 100): نقد و بررسی جامع | معرفی کامل"، کلیک کنید.

نوشته های مشابه