آموزش محاسبه میانگین کم کردن در بورس: گام به گام و کاربردی

آموزش محاسبه میانگین کم کردن در بورس: گام به گام و کاربردی

محاسبه میانگین کم کردن در بورس: فرمول ها، مثال ها و راهنمای جامع خروج از ضرر

محاسبه میانگین کم کردن در بورس، یعنی وقتی سهمی که خریدی قیمتش میاد پایین و میری تو ضرر، دوباره از همون سهم تو قیمت های پایین تر می خری تا میانگین قیمت خریدت بیاد پایین. اینجوری وقتی سهم دوباره شروع به رشد می کنه، زودتر از ضرر خارج میشی و حتی به سود می رسی.

حالا بیاین روراست باشیم؛ کیه که تو بورس سهم نخریده باشه و نرفته باشه تو ضرر؟ انگار یه قانون نانوشته ست! وقتی قیمت سهمی که کلی روش حساب کرده بودیم، آب می ره زیر زمین، اولین فکری که به ذهن خیلی هامون می رسه، اینه: «خب، بذار یه مقدار دیگه بخرم تا میانگینم بیاد پایین.» این همون میانگین کم کردن یا Averaging Down هست. ولی این کار مثل بازی با آتش می مونه؛ اگه ندونی چطور باید انجامش بدی، ممکنه یه دفعه همه سرمایه ات دود بشه بره هوا. هدف اصلی این مقاله همینه که بهت یاد بده چطور این کارو هوشمندانه انجام بدی، نه اینکه فقط روی یه حس و حال لحظه ای یا حرف بقیه حساب کنی. اینجا قراره از سیر تا پیاز این استراتژی رو با هم بررسی کنیم؛ از اینکه اصلاً چی هست و چرا باید انجامش داد، تا فرمول های کاربردیش و کلی مثال واقعی. تازه قراره یاد بگیریم چطور با یه حساب و کتاب دقیق، قیمت میانگین رو طوری هدف بگیریم که بتونیم سریع تر از ضرر فرار کنیم و دوباره نفس راحتی بکشیم.

میانگین کم کردن در بورس یعنی چی و چرا باید انجامش بدیم؟

شاید خیلی ها فکر کنن میانگین کم کردن یه جور قماربازی تو بورسه، ولی اگه درست و با برنامه پیش بری، می تونه یه استراتژی نجات بخش باشه. خب، بریم سر اصل مطلب. میانگین کم کردن یعنی چی؟ تصور کن یه سهمی رو به قیمت بالا خریدی. بعد یهو بازار می ریزه یا اون سهم خاص، دلش می خواد بیاد پایین. طبیعتاً میری تو ضرر. اینجا میانگین کم کردن به دادت می رسه. در واقع، میری دوباره از همون سهم، اما این بار با قیمت پایین تر، می خری. با این کار، قیمت متوسطی که بابت هر سهم دادی، میاد پایین. به همین سادگی!

حالا چرا باید این کارو انجام بدیم؟ دلیل اصلیش اینه که با کاهش میانگین قیمت خرید، اگه سهم فقط یه کم جون بگیره و برگرده بالا، تو می تونی زودتر از ضرر خلاص بشی یا حتی به سود برسی. مثلاً اگه میانگینت رو بیاری پایین، شاید لازم نباشه سهم به قیمت خرید اولیه ات برسه تا سر به سر بشی؛ با یه رشد جزئی هم کارت راه می افته. اینطوری هم خیالت راحت تره و هم سرمایه ات زودتر آزاد میشه. البته یادت باشه، این استراتژی مثل شمشیر دو لبه ست؛ اگه درست و با فکر ازش استفاده نکنی، ممکنه بیشتر تو باتلاق ضرر فرو بری.

تفاوت میانگین کم کردن و خرید پله ای: این دو تا داداش، اما با کلی تفاوت!

شاید خیلی ها میانگین کم کردن رو با خرید پله ای اشتباه بگیرن، ولی این دو تا با هم فرق دارن. مثل این می مونه که دو تا داداش هستن که هر کدوم مسیر خودشونو میرن. بیا تا تفاوتشون رو برات بگم:

میانگین کم کردن: این روش رو معمولاً زمانی به کار می بریم که سهمی رو از قبل خریدیم و حالا قیمتش رفته تو ضرر. یعنی کار از کار گذشته و ما الان یه بار تو ضرریم. هدف از میانگین کم کردن اینه که این ضرر رو کاهش بدیم و خودمونو زودتر از منجلاب بیرون بکشیم. این تصمیم بعد از اینکه سهم رفته تو ضرر گرفته میشه و بیشتر جنبه مدیریت ضرر رو داره.

خرید پله ای: این یکی فرق داره. خرید پله ای یه استراتژی از همون اول کاره. یعنی وقتی می خوای یه سهمی رو بخری، از همون اول تصمیم می گیری که کل سرمایه ات رو یه جا نزاری، بلکه تو چند مرحله و تو قیمت های مختلف بخری. این کارو برای این انجام میدی که ریسکت رو مدیریت کنی و اگه قیمت رفت بالاتر، همچنان از سود بهره مند بشی و اگه اومد پایین تر، بتونی با قیمت بهتری وارد بشی و میانگین خریدت رو از همون اول پایین نگه داری. هدف از خرید پله ای، ورود به معامله با بهترین قیمت و مدیریت ریسک از ابتداست، نه فقط جبران ضرر.

برای اینکه بهتر متوجه بشی، این جدول رو هم نگاه کن:

ویژگی میانگین کم کردن (Averaging Down) خرید پله ای (Scaling In/Dollar-Cost Averaging)
زمان انجام بعد از خرید اولیه و ورود به ضرر از ابتدای ورود به معامله (پیش از خرید کامل)
هدف اصلی کاهش میانگین قیمت خرید برای خروج سریع تر از ضرر ورود بهینه به معامله، مدیریت ریسک اولیه و بهره مندی از نوسانات بازار
مبنای تصمیم تحلیل مجدد سهم در وضعیت ضرر و امید به برگشت مدیریت سرمایه و ریسک از ابتدا، بدون اطمینان از نقطه دقیق ورود
احساس غالب ترکیبی از نگرانی و امید به جبران رویکرد برنامه ریزی شده و استراتژیک

قبل از اینکه دکمه خرید رو بزنی: اصول طلایی میانگین کم کردن هوشمندانه

تصمیم به میانگین کم کردن، مثل تصمیم ازدواجه! باید حسابی تحقیق کنی و با چشم باز جلو بری. اگه فقط از روی هیجان یا حرف فلانی و بهمانی بخوای سهمی که رفته تو ضرر رو بیشتر بخری، ممکنه سر و کارت با ضررهای بزرگ تر بیفته. این اصول رو خوب به ذهنت بسپر:

الف) تحلیل بنیادی قوی: چرا فقط سهمای باارزش؟!

تصور کن داری یه ماشین می خری. اگه بدونی موتورش مشکل داره، هر چقدر هم که قیمتش بیاد پایین، بازم نمی خریش، چون می دونی آخرش هزینه ی سنگین تری رو دستت می ذاره. سهم تو بورس هم همینه. شما فقط روی سهامی باید میانگین کم کنی که از نظر بنیادی قوی و ارزشمند باشه. یعنی چی؟ یعنی شرکتی باشه که سوددهیش خوبه، مدیریت قوی داره، تو صنعت خودش پیشروه و چشم انداز آینده اش روشنه. اگه سهمی رو که داری، این ویژگی ها رو نداشته باشه و فقط به خاطر جو بازار یا یه خبر بد موقتی افت کرده، تازه می تونی به میانگین کم کردن فکر کنی. در غیر این صورت، اگه سهمی بی بنیاد باشه و قیمت واقعی نداشته باشه، با میانگین کم کردن فقط پولت رو دور می ریزی و شاید سال ها توش گیر کنی.

ب) تحلیل تکنیکال دقیق: حمایت ها و مقاومت ها رو بچسب!

خب، حتی اگه سهمت بنیادی باشه، قرار نیست هرجا که ارزون شد، بری بخری. باید مثل یه شکارچی ماهر، منتظر بهترین فرصت باشی. تحلیل تکنیکال اینجا به کمکت میاد. باید نقاط حمایتی معتبر سهم رو شناسایی کنی. نقاط حمایتی، جاهایی هستن که احتمال داره سهم بعد از رسیدن به اون قیمت ها، دوباره برگرده بالا. اگه بدون تحلیل تکنیکال و فقط چشم بسته خرید کنی، ممکنه سهم همین طور ریزش کنه و تهش ببینی که حسابت خالی شده و سهم هنوز هم داره پایین میره. پس حتماً چارت رو نگاه کن، الگوها رو بشناس و در نقاط حمایتی قوی وارد شو.

ج) مدیریت سرمایه و ریسک: از جیب خالی، پلو و لوبیا هم درنمیاد!

این مهم ترین اصله! هیچ وقت، تکرار می کنم هیچ وقت، همه سرمایه ات رو تو یه سهم نریز. همیشه یه درصد مشخصی از کل سرمایه ات رو برای هر سهم در نظر بگیر. مثلاً بگو من بیشتر از ۱۰ درصد سرمایه ام رو تو این سهم نمی ذارم. وقتی می خوای میانگین کم کنی، حواست باشه که داری حجم سرمایه گذاریت رو تو اون سهم خاص بیشتر می کنی. این یعنی ریسک بیشتری رو داری قبول می کنی. اگه سهمی که روش میانگین کم کردی، باز هم رفت پایین تر و به ته چاه رسید، تو دیگه پولی نداری که بخوای دوباره میانگین کم کنی و این یعنی حبس شدن سرمایه و ضرر بیشتر. حتی بعد از میانگین کم کردن، برای خودت یه حد ضرر جدید تعیین کن. اگه قیمت سهم از اون حد ضرر هم پایین تر رفت، دیگه باهاش تعارف نداشته باش و خارج شو، حتی با ضرر. اینجوری از ضررهای بزرگ تر جلوگیری می کنی.

د) وضعیت کلی بازار: بازار گاوی یا خرسی؟ کدومش خوبه؟

باید مثل یه هواشناس، وضعیت کلی بازار رو هم بسنجی. اگه کل بازار تو یه روند نزولی سنگین (بازار خرسی) باشه، حتی بهترین سهم های بنیادی هم ممکنه بی جهت بریزن. میانگین کم کردن تو این شرایط، مثل این می مونه که بخوای تو یه طوفان سهم بخری. خیلی ریسکش بالاست و احتمال اینکه سرمایه ات به باد بره زیاده. این استراتژی بیشتر تو بازارهای متعادل یا وقتی که سهم فقط به خاطر اصلاح قیمتی یا یه خبر موقتی افت کرده، جواب میده. تو بازار خرسی، بهتره صبر کنی تا اوضاع آروم شه.

ه) هدف شفاف: تهش می خوای چی بشه؟

قبل از اینکه دست به میانگین کم کردن بزنی، از خودت بپرس: «هدفم چیه؟» آیا فقط می خوای از شر ضرر خلاص بشی و سهم رو به قیمت سر به سر بفروشی؟ یا نه، پتانسیل رشد سهم رو می بینی و می خوای از برگشت قیمتش سود هم ببری؟ تعیین هدف بهت کمک می کنه که برنامه ریزی بهتری داشته باشی و بدونی چقدر باید خرید کنی و کی باید از سهم خارج بشی. اینجوری تصمیم گیری هات هوشمندانه تر میشه و کمتر اسیر احساسات میشی.

فرمول های میانگین کم کردن در بورس: دیگه حساب و کتاب رو بسپار به خودت!

خب، رسیدیم به بخش جذاب ماجرا؛ فرمول ها! نگران نباش، قرار نیست وارد مباحث پیچیده ریاضی بشیم. فقط کافیه چند تا عدد رو جایگذاری کنی و قیمت میانگینت رو به دست بیاری. این کار هم بهت کمک می کنه با چشم باز ترید کنی و هم بفهمی چقدر دیگه باید سهم بخری تا به هدفت برسی.

اجزای اصلی: چی رو باید بدونی؟

برای اینکه بتونی میانگین خریدت رو محاسبه کنی، به چند تا اطلاعات اصلی نیاز داری:

  • تعداد سهام قبلی: چند سهم از اون نماد داشتی؟
  • قیمت خرید قبلی: اون سهم ها رو به چه قیمتی خریده بودی؟
  • تعداد سهام جدید: چند سهم جدید می خوای بخری؟
  • قیمت خرید جدید: اون سهام جدید رو به چه قیمتی می خوای بخری؟

اگه کارمزدها رو هم بخوای حساب کنی که خیلی هم مهمه، باید درصد کارمزد خرید و فروش رو هم بدونی.

فرمول میانگین قیمت خرید: پایه کار اینجاست!

این فرمول بهت میگه بعد از خرید جدید، میانگین قیمت خرید هر سهمت چقدر میشه:

(تعداد سهام اولیه × قیمت اولیه) + (تعداد سهام جدید × قیمت جدید) / (تعداد کل سهام)

تعداد کل سهام هم که میشه: تعداد سهام اولیه + تعداد سهام جدید.

مثلاً فرض کن ۱۰۰ سهم از یک شرکت رو به قیمت ۱۰۰۰ تومان خریدی. بعداً سهمش شد ۸۰۰ تومان و تو ۵۰ سهم دیگه ازش خریدی. میانگین جدیدت اینطوری محاسبه میشه:

(۱۰۰ سهم × ۱۰۰۰ تومان) + (۵۰ سهم × ۸۰۰ تومان) / (۱۰۰ سهم + ۵۰ سهم)
= (۱۰۰,۰۰۰) + (۴۰,۰۰۰) / (۱۵۰)
= ۱۴۰,۰۰۰ / ۱۵۰ = ۹۳۳.۳۳ تومان

پس میانگین قیمت خریدت شده ۹۳۳.۳۳ تومان.

کارمزد معاملات: سهم دولت از سود و زیان شما!

خیلی ها کارمزد معاملات رو نادیده می گیرن، در حالی که این کارمزدها تو محاسبات سر به سر شدن خیلی مهمن. هم موقع خرید و هم موقع فروش باید کارمزد بدی. معمولاً مجموع کارمزد خرید و فروش حدود ۱.۵ درصد از ارزش معامله رو شامل میشه (کارمزد خرید ۰.۳۷۱۲٪ و کارمزد فروش ۰.۸۸٪ هست که شامل کارمزد و مالیات میشه). برای اینکه دقیقاً بدونی کی سر به سر میشی و سود خالص به دست میاری، باید کارمزدها رو هم تو فرمولت لحاظ کنی. قیمت سر به سر واقعی با احتساب کارمزد اینطوری حساب میشه:

(میانگین قیمت خرید + کارمزد خرید) / (۱ - کارمزد فروش)

مثلاً اگه میانگین قیمت خریدت ۹۳۳.۳۳ تومان باشه، کارمزد خرید ۰.۰۰۳۷۱۲ باشه و کارمزد فروش هم ۰.۰۰۸۸ باشه:

(۹۳۳.۳۳ + (۹۳۳.۳۳ × ۰.۰۰۳۷۱۲)) / (۱ - ۰.۰۰۸۸)
= (۹۳۳.۳۳ + ۳.۴۶) / (۰.۹۹۱۲)
= ۹۳۶.۷۹ / ۰.۹۹۱۲ = ۹۴۵.۱۳ تومان

پس تو باید سهم رو به قیمت حداقل ۹۴۵.۱۳ تومان بفروشی تا فقط پول خودت برگرده و سر به سر بشی.

بیا با مثال حلش کنیم: از تئوری تا عمل!

حالا که فرمول ها رو یاد گرفتیم، بیاید با چند تا مثال واقعی ببینیم چطور میشه این محاسبات رو انجام داد. این مثال ها بهت کمک می کنه که راحت تر بتونی خودت حساب و کتاب کنی.

مثال ۱: میانگین کم کردن در یک مرحله

فرض کن یه سهمی رو به اسم الف دنبال می کردی و بالاخره تصمیم گرفتی ۱۰۰۰ سهم ازش رو به قیمت ۶۰۰ تومان بخری. پس در مجموع ۶۰۰,۰۰۰ تومان پول دادی. چند وقت بعد، قیمت سهم الف به ۵۰۰ تومان رسید و تو احساس کردی فرصت خوبیه که میانگین کم کنی. پس تصمیم گرفتی ۱۰۰۰ سهم دیگه هم ازش بخری. برای خرید این ۱۰۰۰ سهم، ۵۰۰,۰۰۰ تومان دیگه هزینه کردی.

  • تعداد سهام اولیه: ۱۰۰۰ سهم
  • قیمت اولیه: ۶۰۰ تومان
  • تعداد سهام جدید: ۱۰۰۰ سهم
  • قیمت جدید: ۵۰۰ تومان

خب، حالا میانگین قیمت خرید جدیدت رو محاسبه کنیم:

میانگین قیمت خرید = (۱۰۰۰ سهم × ۶۰۰ تومان) + (۱۰۰۰ سهم × ۵۰۰ تومان) / (۱۰۰۰ سهم + ۱۰۰۰ سهم)
= (۶۰۰,۰۰۰) + (۵۰۰,۰۰۰) / (۲۰۰۰)
= ۱,۱۰۰,۰۰۰ / ۲۰۰۰ = ۵۵۰ تومان

الان میانگین قیمت خرید تو شده ۵۵۰ تومان. اگه یادت باشه، قبلاً ۶۰۰ تومان بود. یعنی ۵۰ تومان اومد پایین! حالا برای اینکه سر به سر بشی، سهمت باید از ۵۵۰ تومان بالاتر بره. اینجوری با یه رشد کمتر، زودتر به سود میرسی.

میانگین کم کردن هوشمندانه، یعنی با برنامه و تحلیل وارد بشی، نه با چشم بسته و هیجانی. اینجوری شانس موفقیتت خیلی بالاتر میره و از ضررهای بزرگ دوری می کنی.

مثال ۲: میانگین کم کردن چند مرحله ای

حالا سناریو رو پیچیده تر کنیم. فرض کن سهم ب رو تو ۳ مرحله خریدی و قیمت هر مرحله هم اومده پایین:

  • مرحله اول: ۱۰۰ سهم به قیمت ۱۰۰۰ تومان (هزینه: ۱۰۰,۰۰۰ تومان)
  • مرحله دوم: ۲۰۰ سهم به قیمت ۹۰۰ تومان (هزینه: ۱۸۰,۰۰۰ تومان)
  • مرحله سوم: ۴۰۰ سهم به قیمت ۸۰۰ تومان (هزینه: ۳۲۰,۰۰۰ تومان)

کل سهامی که الان داری: ۱۰۰ + ۲۰۰ + ۴۰۰ = ۷۰۰ سهم

کل پولی که برای این سهم دادی: ۱۰۰,۰۰۰ + ۱۸۰,۰۰۰ + ۳۲۰,۰۰۰ = ۶۰۰,۰۰۰ تومان

حالا میانگین قیمت خریدت رو محاسبه کنیم:

میانگین قیمت خرید = ۶۰۰,۰۰۰ تومان / ۷۰۰ سهم = ۸۵۷.۱۴ تومان

همونطور که می بینی، میانگین قیمت خریدت از ۱۰۰۰ تومان اومده به ۸۵۷.۱۴ تومان. این یعنی سهمت فقط کافیه از ۸۵۷.۱۴ تومان بالاتر بره تا سود کنی، در حالی که اگه میانگین کم نکرده بودی، باید منتظر می موندی تا به ۱۰۰۰ تومان برسه.

مثال ۳: چقدر میانگین کم کنیم تا سر به سر بشیم؟ (هدفمند خرید کن!)

این سوال خیلی هاست: «من الان تو ضررم، چقدر دیگه باید بخرم تا قیمت میانگینم بیاد به فلان عدد؟» یا «چقدر بخرم تا سر به سر بشم؟» این یه جور محاسبه معکوسه. فرض کن الان ۱۰۰۰ سهم داری که به میانگین ۱۰۰۰ تومان خریدی (کل سرمایه درگیر: ۱,۰۰۰,۰۰۰ تومان). الان قیمت سهم شده ۶۰۰ تومان و تو ۴۰ درصد تو ضرری. می خوای میانگینت رو بیاری به ۸۰۰ تومان. چقدر سهم باید بخری؟

اینجا می تونیم از همین فرمول میانگین استفاده کنیم و یکی از متغیرها رو مجهول بذاریم. فرض می کنیم تعداد سهام جدید همون X هست:

میانگین قیمت هدف = ((تعداد سهام فعلی × قیمت میانگین فعلی) + (X × قیمت جدید)) / (تعداد سهام فعلی + X)

۸۰۰ = ((۱۰۰۰ × ۱۰۰۰) + (X × ۶۰۰)) / (۱۰۰۰ + X)

۸۰۰ (۱۰۰۰ + X) = ۱,۰۰۰,۰۰۰ + ۶۰۰X

۸۰۰,۰۰۰ + ۸۰۰X = ۱,۰۰۰,۰۰۰ + ۶۰۰X

۸۰۰X – ۶۰۰X = ۱,۰۰۰,۰۰۰ – ۸۰۰,۰۰۰

۲۰۰X = ۲۰۰,۰۰۰

X = ۱۰۰۰ سهم

یعنی اگه ۱۰۰۰ سهم دیگه به قیمت ۶۰۰ تومان بخری، میانگین قیمت خریدت به ۸۰۰ تومان می رسه. البته این مثال کارمزد رو در نظر نگرفته. با کارمزد محاسبات کمی پیچیده تر میشه ولی اصل کار همینه.

یه راه ساده تر برای اینکه ببینی چقدر باید میانگین کم کنی تا سر به سر بشی، به این جدول ساده دقت کن:

میزان ضرر فعلی چقدر باید بخری تا به قیمت میانگین سر به سر برسی (با فرض خرید در قیمت حال حاضر)
۱۰٪ ضرر تقریباً ۱۱٪ بیشتر از حجم قبلی
۲۰٪ ضرر تقریباً ۲۵٪ بیشتر از حجم قبلی
۳۰٪ ضرر تقریباً ۴۳٪ بیشتر از حجم قبلی
۵۰٪ ضرر تقریباً ۱۰۰٪ بیشتر از حجم قبلی (دو برابر)
۷۰٪ ضرر تقریباً ۲۳۳٪ بیشتر از حجم قبلی

این جدول تقریبی هست و برای یک محاسبه سریع کاربرد داره. برای محاسبه دقیق، حتماً از فرمول ها استفاده کنید.

روش های خاص در میانگین کم کردن: هر کسی یه راهی داره!

میانگین کم کردن خودش یه استراتژیه، اما تو دل خودش روش های مختلفی داره که هر کدوم قواعد خاص خودشونو دارن. بیا با دو تا از مهم تریناش آشنا بشیم:

الف) روش مارتینگل: دو برابر بخر، دو برابر ریسک کن؟

روش مارتینگل (Martingale) یه استراتژی قدیمی تو قماربازی بوده که بعداً راهش رو به بازارهای مالی هم پیدا کرده. منطقش خیلی ساده ست: هر بار که ضرر کردی، حجم خرید بعدی ات رو دو برابر کن تا با یه حرکت مثبت کوچک، همه ضررهای قبلیت رو جبران کنی و به سود برسی. تو بورس هم بعضی ها سعی می کنن از این روش برای میانگین کم کردن استفاده کنن.

مثلاً، فرض کن ۱۰۰ سهم به قیمت ۱۰۰۰ تومان خریدی. سهم اومد شد ۹۰۰ تومان (۱۰ درصد ضرر). طبق مارتینگل، باید ۲۰۰ سهم دیگه بخری. اگه با این خرید، قیمت میانگینت بیاد پایین و سهم برگرده بالا، خیلی زود از ضرر خارج میشی. اما این روش یه اما بزرگ داره: ریسک فوق العاده بالاش!

فکر کن سهم همین طور به ریزش ادامه بده. مرحله بعد باید ۴۰۰ سهم بخری، بعد ۸۰۰ سهم و الی آخر. آیا سرمایه ات اینقدر زیاده که بتونی هر بار حجم خریدت رو دو برابر کنی؟ نه! سرمایه تو نامحدود نیست و ممکنه تو یه جایی پولت تموم بشه و سهم هنوز هم داشته باشه می ریزه. اینجا دیگه کار از کار گذشته و ضرر وحشتناکی رو تجربه می کنی. این روش مخصوصاً تو بورس که نوسانات شدید دارن و ممکنه سهم برای مدت طولانی تو روند نزولی بمونه، خیلی خطرناکه و به هیچ عنوان برای تازه کارها یا کسانی که سرمایه محدود دارن، توصیه نمیشه.

ب) میانگین کم کردن به سبک وارن بافت: نگاه بلندمدت، سود بزرگ!

وارن بافت، غول سرمایه گذاری دنیا، هیچ وقت به قماربازی و روش های هیجانی اعتقادی نداشته. استراتژی میانگین کم کردن اون، بر پایه دید بلندمدت و ارزش مداری بنا شده. یعنی چی؟ یعنی اون فقط سهام شرکت هایی رو می خره که از نظر بنیادی فوق العاده قوی هستن و ارزش ذاتی بالایی دارن، اما ممکنه به دلایل موقتی (مثل یه خبر بد یا نوسانات بازار) قیمتشون افت کرده باشه و زیر ارزش واقعیشون معامله بشن.

بافت وقتی می بینه قیمت یه شرکت خوب افت کرده، نه تنها نمی فروشه، بلکه خوشحال میشه و بازم ازش می خره! چون می دونه این افت موقتیه و در بلندمدت، سهم به ارزش واقعیش میرسه و حتی از اون هم بالاتر میره. برای همین، هر افت قیمت رو یه فرصت برای خرید بیشتر و ارزان تر می بینه. این استراتژی برای کسانی مناسبه که:

  • افق سرمایه گذاریشون خیلی بلندمدته (چند سال).
  • توانایی تحلیل بنیادی عمیق شرکت ها رو دارن.
  • صبر و آرامش زیادی دارن و با نوسانات کوتاه مدت بازار، هیجانی عمل نمی کنن.
  • به اندازه کافی سرمایه دارن که بتونن در قیمت های پایین تر هم خرید کنن.

اگه شما هم این ویژگی ها رو دارید، می تونید با رویکرد وارن بافت، از افت های بازار به نفع خودتون استفاده کنید و سودهای بزرگی بسازید.

خوبی ها و بدی های میانگین کم کردن: عیب رندان مکن ای زاهد پاکیزه سرشت!

مثل هر استراتژی دیگه ای تو بورس، میانگین کم کردن هم یه روی سکه داره و یه پشت سکه. اگه درست و به موقع ازش استفاده کنی، می تونه خیلی به دردت بخوره، اما اگه بی گدار به آب بزنی، ممکنه بلای جونت بشه. بیا ببینیم چه مزایا و معایبی داره:

مزایا (اگه درست استفاده کنی):

  • کاهش سریع تر میانگین قیمت خرید: اصلی ترین فایده اش همینه. میانگین قیمت هر سهمت میاد پایین و با یه رشد کوچیک، زودتر از ضرر خارج میشی.
  • خروج از ضرر با رشد کمتر سهم: دیگه لازم نیست سهم به قیمت خرید اولیه ات برسه تا سر به سر بشی. همین که یه کم رشد کنه، به نقطه سر به سرت میرسی.
  • افزایش پتانسیل سود در صورت برگشت قوی: وقتی میانگینت رو کم می کنی، تعداد سهام بیشتری رو با قیمت پایین تر خریدی. اگه سهم واقعاً برگرده و رشد خوبی داشته باشه، چون حجم سهامت بیشتره، سودت هم چندین برابر میشه.
  • فرصت خرید سهام ارزشمند در قیمت های پایین: گاهی وقت ها بهترین سهم ها هم به خاطر جو بازار یا یه خبر موقتی، قیمتشون میاد پایین. میانگین کم کردن فرصت خوبی میده که این سهم های ارزشمند رو با قیمت تخفیف دار بخری.

معایب (اگه سرسری بگیری):

  • افزایش ریسک و سرمایه درگیر: شاید بشه گفت این مهم ترین ایراده. با میانگین کم کردن، داری پول بیشتری رو تو یه سهم مشخص وارد می کنی. اگه این سهم به ریزش ادامه بده، ضررت هم بزرگ و بزرگ تر میشه.
  • نیاز به سرمایه نقدی بیشتر: برای میانگین کم کردن، باید همیشه یه مقدار پول نقد آماده داشته باشی. اگه سرمایه ات محدود باشه، شاید نتونی اونقدر که لازمه، میانگین کم کنی.
  • خطر حبس سرمایه در سهم های بی بنیاد: اگه سهمی که روش میانگین کم کردی، بنیادی نباشه و همیشه تو روند نزولی بمونه، پولت برای مدت طولانی تو اون سهم گیر می کنه و عملاً بلااستفاده میشه.
  • دشواری تشخیص کف قیمت: هیچ کس نمی تونه ته چاه رو تشخیص بده. یعنی نمی دونی قیمت تا کجا قراره بیاد پایین. ممکنه فکر کنی به کف رسیده و بخری، اما سهم همچنان بریزه.
  • بالا رفتن درصد سهام خاص در پرتفوی و عدم تنوع: با خرید بیشتر از یه سهم، تمرکز پرتفوی روی اون سهم خاص بیشتر میشه. این باعث میشه پرتفوی شما متنوع نباشه و ریسکش بالاتر بره.

خیلی وقت ها، وقتی سهمی مدام پایین میره، آدم با خودش میگه: خب، دیگه بدتر از این که نمیشه! ولی باور کن، همیشه بدتر از این هم میشه! پس هیچ وقت چشم بسته میانگین کم نکن.

نکته های طلایی برای یک میانگین کم کردن موفق و کم خطر!

تا اینجا گفتیم میانگین کم کردن چی هست و چطور میشه حساب و کتابش رو انجام داد. حالا می رسیم به قسمت حساس ماجرا: چطور این کارو درست و حسابی انجام بدیم که به جای سود، ضرر بیشتر به بار نیاد؟ این نکات رو حتماً آویزه گوشت کن:

  1. همیشه با تحلیل قوی (بنیادی و تکنیکال) اقدام کنید: این رو بارها گفتم و بازم میگم: میانگین کم کردن بدون تحلیل دقیق، خودکشیه. اول مطمئن شو که سهمت از نظر بنیادی حرفی برای گفتن داره و بعد با استفاده از تحلیل تکنیکال، بهترین نقاط رو برای ورود پیدا کن.
  2. فقط در سهام با پتانسیل رشد بلندمدت و بنیاد قوی میانگین کم کنید: این استراتژی برای سهام های بی بنیاد یا سهم های نوسان گیرانه نیست. فقط روی اسب های راهوار و قوی شرط بندی کن که در بلندمدت بهشون ایمان داری.
  3. حد ضرر جدید و اهداف قیمتی خود را پس از میانگین گیری تعیین کنید: وقتی میانگین کم می کنی، قیمت میانگینت تغییر می کنه. پس باید حد ضرر جدیدی هم برای خودت بذاری و اهداف قیمتی مشخصی داشته باشی که بدونی کی باید خارج بشی.
  4. به هیچ عنوان هیجانی عمل نکنید و از قبل برنامه داشته باشید: بازار بورس پر از هیجانه. اما یه سرمایه گذار حرفه ای، هیچ وقت تحت تأثیر هیجان قرار نمی گیره. قبل از هر اقدامی، برنامه ریزی کن و به برنامه ات پایبند باش.
  5. در بازارهای کاملاً نزولی و ناپایدار از این روش پرهیز کنید: تو بازار خرسی که کل بازار داره می ریزه، حتی بهترین سهم ها هم ممکنه آسیب ببینن. تو این شرایط، میانگین کم کردن مثل شنا کردن خلاف جریان آبه. صبر کن تا آب ها از آسیاب بیفته.
  6. استفاده از ابزارهای آنلاین و ماشین حساب های میانگین: برای اینکه محاسباتت دقیق باشه و اشتباه نکنی، از ابزارهای آنلاین و ماشین حساب های میانگین که تو اینترنت پیدا میشن، استفاده کن. اینجوری کارت راحت تر میشه.

«سرمایه گذاری موفق، مثل یک بازی طولانی شطرنج می مونه، نه یه بازی سریع تخته نرد. باید حرکت های بعدی رو پیش بینی کنی و با فکر جلو بری، نه فقط با شانس!»

ابزارهای کمکی برای محاسبه میانگین: دیگه لازم نیست ماشین حساب برداری!

خوشبختانه تو دنیای امروز، دیگه لازم نیست خودت بشینی و با ماشین حساب، دونه دونه اعداد و ارقام رو ضرب و تقسیم کنی. خیلی از سایت ها و اپلیکیشن های بورسی، ابزارهای خیلی کاربردی برای محاسبه میانگین کم کردن دارن. کافیه اطلاعات سهامت رو (تعداد سهام قبلی، قیمت خرید قبلی، تعداد سهام جدیدی که می خوای بخری و قیمتش) وارد کنی، خودشون برات میانگین جدید و حتی قیمت سر به سر رو هم حساب می کنن.

اگه یه سرچ ساده تو گوگل با کلمه ماشین حساب میانگین بورس بزنی، کلی سایت و اپلیکیشن ایرانی و خارجی رو پیدا می کنی که این خدمات رو ارائه میدن. بعضیاشون حتی می تونن کارمزدها رو هم تو محاسباتشون لحاظ کنن که کار رو برات خیلی راحت تر می کنه. استفاده از این ابزارها هم سرعت کار رو بالا می بره و هم خطای انسانی رو کم می کنه.

نتیجه گیری

محاسبه میانگین کم کردن در بورس، همون طور که دیدیم، یه استراتژی قدرتمنده که می تونه تو شرایط ضررده، مثل یه فرشته نجات عمل کنه. اما همون قدر که می تونه مفید باشه، اگه بدون برنامه و دانش انجام بشه، می تونه حسابی تو دردسر بندازتت. یادمون باشه که این روش فقط برای سهام هایی با بنیاد قوی و پتانسیل رشد بلندمدت مناسبه و باید با تحلیل دقیق بنیادی و تکنیکال همراه باشه. هیچ وقت از روی هیجان تصمیم نگیر و همیشه به مدیریت سرمایه و ریسک پایبند باش.

همیشه اینو یادت باشه: موفقیت تو بورس، یه مسیر دائمی یادگیریه. هرچی بیشتر بدونی، هرچی بیشتر تحلیل کنی و هرچی بیشتر روی مدیریت ریسک سرمایه گذاری کنی، شانس موفقیتت بالاتر میره و کمتر اسیر نوسانات و ضررهای بزرگ میشی. پس به آموزش دیدن ادامه بده، تجربه کسب کن و همیشه با چشمان باز تو این بازار قدم بذار.

آیا شما به دنبال کسب اطلاعات بیشتر در مورد "آموزش محاسبه میانگین کم کردن در بورس: گام به گام و کاربردی" هستید؟ با کلیک بر روی ارز دیجیتال، اگر به دنبال مطالب جالب و آموزنده هستید، ممکن است در این موضوع، مطالب مفید دیگری هم وجود داشته باشد. برای کشف آن ها، به دنبال دسته بندی های مرتبط بگردید. همچنین، ممکن است در این دسته بندی، سریال ها، فیلم ها، کتاب ها و مقالات مفیدی نیز برای شما قرار داشته باشند. بنابراین، همین حالا برای کشف دنیای جذاب و گسترده ی محتواهای مرتبط با "آموزش محاسبه میانگین کم کردن در بورس: گام به گام و کاربردی"، کلیک کنید.

نوشته های مشابه